تو و کوهستان

ساخت وبلاگ
میگی "هستی؛ تو ی قل...!"میگم" شایدم واقعا نباشم!شاید این که من هستم فقط یه دروغ بزرگهدروغی که به خودم گفتم از همون اول تاحالا.بودن...یه دروغ بزرگهمن نبودمنیستمنخواهم بود."میگی "مگه کلاس ادبیاته که واسه من فعل ردیف میکنی؟!"میگم "دارم زندگیمو صرف میکنم ، صرف تو !نفس هایی که تو ی نبودنم کشیده شد !"میگی "اگه نفس میکشیدی پس بودی! دیوانه شدی؟"میگم "وقتی توی قلبت، فکرت ، ذهنت یکی دیگه س پس من نمیخوام بوده باشم ،من نبودم ؛ نمیخوام باشم !"میگی "چرت نگو! از لب اون لعنتی خودتو بکش کنار تا منطقی حرف بزنیم !"میگم "منطق ؟؟؟ به نظرت کجای این نبودن منطقی بود که آخرش باشه ؟؟؟ میخوام تموم شه نبودنم ! میخوام با نبودنم بمونم!"اشکای لعنتیت گونه تو  خیس میکنه ، لپات گل انداخته ؛ باد میزنه تو موهای بلند خرماییت!چشمات...."خیس نکن اون دوتا تیله ی سیاهتو...بذار تموم شه!بذار با خنده خودمو تموم کنم!"یه لحظه سر جات خشکت میزنه از حجم صدام....تعجب میکنم!هیچ وقت باهات اینطوری حرف نزده بودم!!!!یهو تموم نفسم پر میشه با عطرتمیگم "باز خودتو لوس کردی؟ چرا نمیذاری برم؟"میگی "یا هردوتاییمون میریم، یا هیچکدوممون!"میگم "پس اون...اون پسره چی؟"میگی "گور بابای اون پسره،من بدون این پسره نیستم!"چشمات میخنده و لبات...نا خود آگاه میگم "لبات... بوسیدت...این قرمزایی که مال من بودو بوسید!!!!"لب پایینیت رو به دندون میکشی و ته دلم یه تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

  پست قبل دقیقا نمایانگر اینه که این چن روز همش به خودکشی فکر کردم :| ولی بیخیال این فکرای مزخرف که شاید یه روزی عملی بشه !!! خبر خوب کله سحری اینه که... مامانبزرگ شدم :)))))) خلاصه که بیارید ناپلئونی رِ دیشب  یکی از تخم طوطیام جوجه شده البته جوجه که نه یه تیکه گوشت لخته که تکون میخوره از تو تخمشم جیک جیک میکرد الان که دیگه هیچی بلاچی،نیمده دل همه ی اعضای خونواده رو برده :)   برچسب‌ها: صنم نامه, طوطی + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۹/۲۸ساعت 7 AM  توسط خارپشت  |  تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 55 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

شب یلدا  رو  دوست  دارم  ^____^ همونطور که  پیتزا رو  دوست  دارم و لازانیا و خواب و بوی کتاب و پرنده ها و گربه ها خلاصه  که یلداتون هندونه ای ! برچسب‌ها: سبز نوشت های یک دیوانه + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۹/۲۹ساعت 9 AM  توسط خارپشت  |  تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

پشت پنجره نشستی و به بیرون نگاه میکنی...نه.... نه...به بیرون نگاه نمیکنیاینقدر توی فکرات غرقی که اصلا نمیفهمی بیرون چه خبره !همیشه دلم میخواست بدونم توی ذهنت چی میگذره؛...تو همیشه میفهمیدی توی ذهن من چی میگذرهاز همون لحظه ی اول که دیدمت میفهمیدی...!راستییادته اولین روزی که همدیگه رو دیدیم ؟باد میومدچه بادیبه قول خودت طیفوووون !!!یادته چقد خندیدم به طیفووون گفتنت؟؟؟ولی تو...فک کردی دارم مسخرت میکنم ، لباتو ور چیدی و د برو که رفتیمیادته چقد منو دنبال خودت کشوندی تا بلاخره ناراحتیت رفع و رجو شد ؟از همون اول میخواستی بری !ولی چقد الان آروم تر از اون روزاتی.دامن گل گلی میپوشی و معتاد چایی شدی!یادته از هردوتاش متنفر بودی ؟دومین بار بود که دیدمتتوی کافه ی سر میدونتنها نشسته بودی و اشکات کل کافه رو برداشته بود!رو به روت نشستمبه گارسون سفارش دوتا فنجون چای دادمچشم غره رفتیلبخند زدمگفتی "برو، میخوام تنها باشم""با من تنها باش، واسه حال هردوتامون فقط چایی جوابه!""چای دوست ندارم""یه بار دوست داشته باش"و تو، کلافه از لجبازی من ، سر تکون دادی !یادته وقتی اون روز میخواستیم از هم خداحافظی کنیم  گفتی "الحق که فقط چایی جواب بود " ؟الان تو داری مادر میشی!من شدم رفیق قدیمیت!بزرگ شدیمولی هنوز چایی جواب مشکلاتمونههنوز طوفان ، طیفووونه!هنوز موهاتو چتری میزنی و من مجبورت میکنم دامن گلی گلی ست هم بخریم !ب تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 40 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

  آقا اصن حکایت داریمیه نفریحالا کار نداریم اسمش صنم بوده یا نه!وقتی دوسالش بوده ...آخرای مهمونی شب یلدا که دیگه همه تا خرخره خورده بودن؛از جمله خودشمیاد و میگه" بازم هست ؟؟؟"بقیه مپونزده سالهشب یلداهی میگن بازم هست و میخندن !!!خداوکیلی وقتی بچه این، شکمو نباشید.اگرم هستید ؛ بروز ندید.عاقبت خوشی نداره :| کلا مثل من شکمو نباشید ^____^ . + شب یلدا ی امسال هیچ نکته ی خاصی نداشت که بگم... فقط این که پسر عمه زا ریش و سیبیلاشو زده بود حالا این کجاش نکته داره؟؟؟ بعد از هیفده سال تازه کشف کردم که اوشون رو لپشون چال دارن :| البته آن چنانم مهم نی ولی جالبه ! +یه چن وقتی (شاید تا عید) ترجیح میدم که نباشم؛ینی هستما ولی خیلی کمتر چون به نظرم سه ماهه ی زمستون  خیلی مهمه و باید دور اولو توی این سه ماه تموم کنم ! و چون هفته ی پیش یکم تنبلی کردم و نتونستم به هدفا برسم و چند تا درس از دوم افتاد واسه ی دی ی جورایی دارم خودمو تنبیه میکنم :( خلاصه که دعا کنید واسم بتونم تموم کنم :) برچسب‌ها: صنم نامه + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۱۰/۰۱ساعت 11 AM  توسط خارپشت  |  تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

  دل... این دل خیلی موجود بدیه! یه چیزایی میخواد که محاله بتونم بدستشون بیارم. دلم برف میخواد...! کلی برف! ولی نیست! دلم شده بچه ی پنج ساله! بغل میخواد:) از اون بغلا که حس میکنی دنده هات داره میشکنه . از همونا که از سر دلتنگیه ! نه اونا که قاطیش کلی هوس و اجبار و تظاهره. اونا که دیگه  بغل نیس ، یه راه ارتباطیه که هیچ حسی رو منتقل نمیکنه :( دلم چای میخواد. از اون چای آتیشیا که کلی حس خوب و داغی رو تو وجود آدم تزریق میکنن ! نه این چای الکیا که با چای ساز درست شده و فقط میسوزونه و میبره. دلم... دلم کلی گرد گرفته! کلی گریه لازمه تا گرد گیری بشه ! نمیاد! گریه م دیگه نمیگیره . فقط سر درده! سردردای مزخرف. دل منسرکش ترین و بیرحم ترین موجودیه که تا حالا دیدم . +برفا رووو^____^وبلاگمو میگم ! بلاخره حضرت زمستون اومد  و من سرمایی، همش سرماخوردگی دارم و ذوق مزگی :))) فقط کاش برف بیاد! کاش سرد تر بشه ! کاش این وارونگی های مزخرف نباشه ! برچسب‌ها: سبزنوشت های یک دیوانه, خستگی مفرط, جمعه + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۱۰/۰۸ساعت 3 PM  توسط خارپشت  |  تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

 هیچوقت ننوشتم چرا بیخیال مستر سین شدم هیچوقت نگفتم که چی شد و نمیگم یه اشتباه بزرگ تا کی باید مستر سین ها ی زندگیم تکرار بشن ؟؟؟؟ تا کی باید وضعم این باشه ؟؟؟ چی شد که نشد؟ چرا الان؟؟؟ مستر سین یه اشتباه بزرگ بود تو یه زمان اشتباه تر یه مستر سین خیالی که هر روز صبح باهاش متولد میشدم و هر شب بخاطرش میمردم ولی اون مستر سین من نبود فکر میکردم عشقه فکر میکردم فقط یه پسر ایده آل تو ی ذهتم ساخته بودم که اونم منو دوست داره ولی نمیگه اون پاک نبود من عاشقش نبودم اینا فقط یه بازی مزخرف بود که بگم منم عاشقم بازم بازی ؟؟؟ تا کی بهت ببازم دل من ؟؟؟ همیشه بازنده ت بودم قرار بود نباشم اینجا ولی دلم درد و دل میخواد یه هفته مثیت فکر کردم یه هفته بدون اینترنت بودم ولی الان حس میکنم که باید ور احساساتی ذهنمو بکنم بندازم دور باید سرم گرم هدفم باشه ! آدما باید قوی باشن منم باید مثه آدما بشم احساسات فقط ضعیف ترت میکنن! قرار نیست تا ابد زنده بمونم. برچسب‌ها: سبزنوشت های یک دیوانه, سین تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 3:15

NILOBLOG.COM لطفاً کلمه عبور اختصاصی برای دسترسی به این مطلب را وارد کنید » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1396 ساعت: 21:26

NILOBLOG.COM لطفاً کلمه عبور اختصاصی برای دسترسی به این مطلب را وارد کنید » نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : میخواهد, نویسنده : hedgehog10 بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1396 ساعت: 21:26

حالا جدا از این که دیگر حوصله ندارم پست خصوصی بگذارم ولی فک کنم ماهی ها نفرینم کرده اند ! آخر آن روز که رفتیم آکواریوم برای همه شان زبان در آوردم چون ماهی ها نمیتوانند زبانشان را در بیاورند :) بعدش هم آن قدر غمگین تر شده ام که پتانسیل ای تو و کوهستان...ادامه مطلب
ما را در سایت تو و کوهستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hedgehog10 بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1396 ساعت: 21:26